امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sapphirine

ˈsæfəˌraɪn ˈsæfaɪəriːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ساخته‌شده از یاقوت کبود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The sapphirine pendant around her neck shimmered with elegance.
- آویز یاقوت کبود دور گردنش به زیبایی می‌درخشید.
- The sapphirine ring on her finger caught the attention of everyone in the room.
- انگشتر یاقوت کبود در انگشت او توجه همه‌ی حاضران در اتاق را به خود جلب کرد.
adjective
رنگ یاقوتی‌رنگ link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

مشاهده
- Her sapphirine eyes sparkled in the sunlight.
- چشمان یاقوتی‌رنگ او زیر نور خورشید برق می‌زد.
- The sapphirine dress she wore made her stand out in the crowd.
- لباس یاقوتی‌رنگی که پوشیده بود او را در میان جمعیت متمایز می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sapphirine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sapphirine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sapphirine

لغات نزدیک sapphirine

پیشنهاد بهبود معانی