امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scalpel

ˈskælpl ˈskælpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چاقوی کالبدشکافی، چاقوی کوچک جراحی، با چاقوی جراحی بریدن، پاره‌پاره کرد ن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scalpel

  1. verb
    Synonyms:
    cheat defraud dupe knife scam swindle victimize
  1. noun
    Synonyms:
    dissecting instrument surgical tool blade

ارجاع به لغت scalpel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scalpel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scalpel

لغات نزدیک scalpel

پیشنهاد بهبود معانی