امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Schism

ˈskɪzm / / ˈsɪzm ˈskɪzm / / ˈsɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( schismatism ) جدایی، شقاق، انفصال، اختلاف، ایجاد جدایی، تفرقه، اختلاف و تفرقه در کلیسا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد schism

  1. noun separation
    Synonyms:
    alienation break breakup difference disagreement discord dissension disunion division divorce faction fissure fracture gap parting rift rupture secession splinter group split

ارجاع به لغت schism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «schism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/schism

لغات نزدیک schism

پیشنهاد بهبود معانی