با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Scientist

ˈsaɪəntɪst ˈsaɪəntɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    scientists

معنی

noun countable B1
عالم، دانشمند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scientist

  1. noun researcher
    Synonyms: analyst, chemist, examiner, expert, lab technician, physicist, prober, tester

لغات هم‌خانواده scientist

ارجاع به لغت scientist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scientist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scientist

لغات نزدیک scientist

پیشنهاد بهبود معانی