با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sconce

skɑːns skɒns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
حفاظ، پوشش، پناه، پرده یا پوشش محافظ، جمجمه، استعداد، جریمه، جریمه کردن، تاقچه، تاقچه سر بخاری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sconce

  1. noun
    Synonyms: bracket, candlestick, earthwork, fort, head, noggin, protection, shelter, skull

ارجاع به لغت sconce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sconce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sconce

لغات نزدیک sconce

پیشنهاد بهبود معانی