امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scream

skriːm skriːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    screamed
  • شکل سوم:

    screamed
  • سوم‌شخص مفرد:

    screams
  • وجه وصفی حال:

    screaming
  • شکل جمع:

    screams

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive B1
جیغ زدن، فریاد زدن، جیغ جیغ کردن، ناگهانی گفتن، با صدای بلند گفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She screamed for help.
- جیغ زد و کمک خواست.
- As soon as she saw the mouse, she screamed.
- تا موش را دید جیغ زد.
- She screamed with laughter.
- بلند زد زیر خنده.
- The cold wind screamed through the trees.
- باد سرد از بالای درختان سوت‌زنان رد می‌شد.
- The speaker screamed himself hoarse.
- سخنران آن‌قدر با صدای بلند حرف زد که صدایش گرفت.
- Our growing cities are screaming for water.
- شهرهای درحال رشد ما برای آب فریاد می‌زنند.
- Newspapers screamed for reforms.
- روزنامه‌ها سخت خواستار اصلاحات بودند.
- Newspaper headlines screamed the news.
- سرعنوان‌های روزنامه‌ها آن خبر را با هیاهو اعلام کردند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
جیغ، فریاد، ضجه
- Her scream filled the house.
- جیغ او خانه را پر کرد.
- the dying patient's painful screams
- نعره‌های حاکی از درد بیمار در حال مرگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scream

  1. noun outcry
    Synonyms:
    cry high-pitched shout holler howl screech shriek wail yell yelp
  1. noun person or thing that is very funny
    Synonyms:
    card character comedian comedienne comic entertainer guffaw hoot howl joker laugh panic riot sensation sidesplitter wit
    Antonyms:
    seriousness
  1. verb cry out
    Synonyms:
    bawl bellow blare caterwaul holler howl jar roar screak screech shout shriek shrill sing out squeal voice wail yell yip yowl
    Antonyms:
    be quiet

ارجاع به لغت scream

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scream» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scream

لغات نزدیک scream

پیشنهاد بهبود معانی