امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Screech

skriːtʃ skriːtʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    screeched
  • شکل سوم:

    screeched
  • سوم‌شخص مفرد:

    screeches
  • وجه وصفی حال:

    screeching
  • شکل جمع:

    screeches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
صدای بلند، جیغ، فریاد شبیه جیغ، صدای گوش‌خراش، فریاد کردن، جیغ کشیدن، صدای ناهنجار (مثل صدای ترمز ماشین) ایجاد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the earsplitting screech of brakes
- صدای گوش‌خراش ترمز
- the screech of fire sirens
- صفیر آژیرهای آتش‌نشانی
- The driver applied the brakes and the car screeched.
- راننده ترمز گرفت و ماشین صدای گوش‌خراشی کرد.
- The chalk made a screeching sound on the blackboard.
- گچ روی تخته‌سیاه صدای ناهنجاری کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد screech

  1. noun A long, loud, piercing cry or sound
    Synonyms:
    shriek scream screeching shrieking screak screaming yell outcry
  1. verb To utter a long, loud, piercing cry, as of pain or fright
    Synonyms:
    scream shriek screak shout yell shrill howl squeal skreak outcry whine squawk squeak creak skreigh

ارجاع به لغت screech

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «screech» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/screech

لغات نزدیک screech

پیشنهاد بهبود معانی