امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Screw Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) کار را خراب کردن، خیطی بالا آوردن، گند زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد screw up

  1. verb make a mess of
    Synonyms:
    blow bobble bollix botch bungle confuse flub foul up goof goof up louse make hash of mess mess up mishandle mismanage muck up muddle muff queer snafu spoil
    Antonyms:
    succeed

ارجاع به لغت screw up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «screw up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/screw-up

لغات نزدیک screw up

پیشنهاد بهبود معانی