امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sealed

siːld siːld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    seals
  • وجه وصفی حال:

    sealing

معنی

adjective adverb
مهرشده، محکم چسبیده، مهروموم‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sealed

  1. adjective Closed or secured with or as if with a seal
    Synonyms: secured, fixed, held together, certain, closed, airtight
    Antonyms: unsealed
  2. adjective (of walls) covered with a coat of plaster
    Synonyms: plastered

ارجاع به لغت sealed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sealed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sealed

لغات نزدیک sealed

پیشنهاد بهبود معانی