امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seasonably

American: seasonabli British: seasonabli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
به‌موقع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seasonably

  1. adverb At an opportune time
    Synonyms: timely, well-timed, apropos
  2. adverb In accordance with the season
    Antonyms: unseasonably

ارجاع به لغت seasonably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seasonably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seasonably

لغات نزدیک seasonably

پیشنهاد بهبود معانی