امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sec

sek sek
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
خط قاطع، دوم، ثانوی، خشک، (درمورد شراب) تلخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sec

  1. noun 1/60 of a minute; the basic unit of time adopted under the Systeme International d'Unites
    Synonyms:
    second s
  1. noun An independent federal agency that oversees the exchange of securities to protect investors
    Synonyms:
    securities and exchange commission
  1. adjective (of champagne) moderately dry
    Synonyms:
    unsweet
  1. noun Ratio of the hypotenuse to the adjacent side of a right-angled triangle
    Synonyms:
    secant

ارجاع به لغت sec

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sec» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sec

لغات نزدیک sec

پیشنهاد بهبود معانی