امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Secretary

ˈsekrəteri ˈsekrətri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    secretaries

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
منشی، دفتردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a secretarial job
- شغل منشی‌گری
noun countable
وزیر
- secretary of state
- وزیر امور خارجه (برون‌مرز)
- secretary of the interior
- وزیر کشور
- secretary of the treasury
- وزیر خزانه‌داری (دارایی)
noun countable
رازدار، محرم اسرار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secretary

  1. noun office worker
    Synonyms: assistant, clerk, executive secretary, receptionist, typist, word processor
  2. noun desk
    Synonyms: bureau, davenport, escritoire, secretaire, writing desk, writing table

ارجاع به لغت secretary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secretary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secretary

لغات نزدیک secretary

پیشنهاد بهبود معانی