امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seeming

ˈsiːmɪŋ ˈsiːmɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    seemed
  • شکل سوم:

    seemed
  • سوم‌شخص مفرد:

    seems

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
ظاهری، نمایان، ظاهرنما، زیبایی، جلوه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- her seeming anger
- خشم ظاهری او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seeming

  1. adjective apparent
    Synonyms: appearing, illusive, illusory, ostensible, outward, professed, quasi-, semblant, specious, surface
    Antonyms: real, true

ارجاع به لغت seeming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seeming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seeming

لغات نزدیک seeming

پیشنهاد بهبود معانی