امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seizure

ˈsiːʒər ˈsiːʒə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    seizures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
ربایش، تصرف، ضبط، مصادره، غصب، توقیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a seizure of drugs
- توقیف مواد مخدر
- The court ordered a seizure of the defendant's bank accounts.
- دادگاه حکم توقیف حساب‌های بانکی متهم را صادر کرد.
noun countable
پزشکی حمله (قلبی یا صرع و غیره) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده
- epileptic seizure
- حمله‌ی صرعی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seizure

  1. noun convulsive attack
    Synonyms:
    access breakdown convulsion fit illness paroxysm spasm spell stroke throe turn
  1. noun capture, taking
    Synonyms:
    abduction annexation apprehension arrest bust collar commandeering confiscation drop grab grabbing hook pinch seizing snatch
    Antonyms:
    letting go liberation release

ارجاع به لغت seizure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seizure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seizure

لغات نزدیک seizure

پیشنهاد بهبود معانی