با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Selfishness

ˈselfɪʃnəs ˈselfɪʃnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
خودپسندی، تکبر، خودخواهی
- His selfishness was evident in the way he always put his own needs before others.
- خودخواهی او از اینکه همیشه نیازهای خودش را نسبت به نیازهای دیگران در اولویت قرار می‌داد، مشخص بود.
- She was tired of her friend's constant selfishness and decided to end their friendship.
- او از خودپسندی مداوم دوستش خسته شده بود و تصمیم گرفت دوستی‌شان را تمام کند.
- Selfishness, my dear, is a sign of ignorance.
- عزیزم، خودخواهی نشان جهل است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد selfishness

  1. noun Concern only for oneself
    Synonyms: egoism, self-regard, egocentricity, egocentrism, self-indulgence, egomania, self-absorption, self-centeredness, self-worship, self-involvement
    Antonyms: unselfishness

ارجاع به لغت selfishness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «selfishness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/selfishness

لغات نزدیک selfishness

پیشنهاد بهبود معانی