با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Selvage

ˈselvɪdʒ ˈselvɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: selvedge

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
سلواژ، کناره‌ی پارچه، لبه‌ی پارچه
- It's important to pay attention to the selvage when cutting fabric.
- در هنگام برش پارچه توجه به سلواژ اهمیت ویژه‌ای دارد.
- The selvedge of the fabric is often used to identify the manufacturer and type of fabric.
- از کناره‌ی پارچه اغلب برای شناسایی سازنده و نوع پارچه استفاده می‌شود.
noun
حاشیه، لبه، کناره
- the selvage of the carpet
- حاشیه‌ی فرش
- the selvedge of the painting
- حاشیه‌ی نقاشی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد selvage

  1. noun The edge of a fabric that is woven so that it will not ravel or fray
    Synonyms: selvedge, edge, skirting, border

ارجاع به لغت selvage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «selvage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/selvage

لغات نزدیک selvage

پیشنهاد بهبود معانی