با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Serrate

ˈseˌret ˈseˌret
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adjective adverb
دندانه‌دندانه، اره‌ای، مضرس، مضرس کردن
- a serrate leaf
- برگ اره لب
- a serrated knife
- چاقوی اره لب
- to serrate a steel blade
- تیغه‌ی پولادین را اره لب کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد serrate

  1. adjective Notched like a saw with teeth pointing toward the apex
    Synonyms: toothed, serrated, notched, denticulate, erose, jagged, saw-toothed

ارجاع به لغت serrate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serrate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serrate

لغات نزدیک serrate

پیشنهاد بهبود معانی