با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Set On

American: ˈsetˈɑːn British: setɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
حمله کردن، یورش بردن
phrasal verb
(سگ را) به حمله یا خشونت ترغیب کردن، واداشتن
phrasal verb
تحریک کردن، برافروختن
phrasal verb
پیش رفتن، ترقی یافتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد set on

  1. phrasal verb Encourage someone or an animal (to attack someone)

ارجاع به لغت set on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/set on

لغات نزدیک set on

پیشنهاد بهبود معانی