با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Set The Seal On Something

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: put the seal on something

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom formal
انگلیسی بریتانیایی (چیزی را) قطعی کردن، نهایی کردن، (به چیزی) قطعیت بخشیدن، مهر تأیید (بر چیزی) زدن
- The goal set the seal on their victory.
- این گل پیروزی آن‌ها را قطعی کرد.
- They see this election as a chance to put the final seal on the defeat of communism.
- آن‌ها این انتخابات را فرصتی برای قطعیت بخشیدن به شکست کمونیسم می‌دانند.
- In 1972, Nixon went to China to put the seal on the new relationship.
- در سال ۱۹۷۲، ریچاد نیکسون [رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا] به چین رفت تا بر مناسبات جدید مهر تأیید بزند.
- The meeting put the seal on the negotiations.
- این نشست مذاکرات را نهایی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت set the seal on something

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set the seal on something» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/set-the-seal-on-something

لغات نزدیک set the seal on something

پیشنهاد بهبود معانی