با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sett

set set
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
سوراخی در زمین که اغلب دارای چندین گذرگاه و ورودی‌های مختلف است که در آن یک گورکن یا خانواده‌ای از گورکن‌ها زندگی می‌کنند، قطعه‌سنگ، بلوک سنگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sett

  1. noun Rectangular paving stone with curved top; once used to make roads
    Synonyms: cobble, cobblestone

ارجاع به لغت sett

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sett» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sett

لغات نزدیک sett

پیشنهاد بهبود معانی