امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Severance

ˈsevrəns ˈsevrəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جداسازی، تفکیک، جدایی، مجزایی، تجزیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد severance

  1. noun The act or an instance of separating one thing from another
    Synonyms:
    detachment disjunction disjuncture disseverance disseverment disunion division divorce divorcement parting partition separation split
  1. noun The act of severing
    Synonyms:
    section split rupture severing breach separation break rift falling-out

ارجاع به لغت severance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «severance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/severance

لغات نزدیک severance

پیشنهاد بهبود معانی