با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shaggy

ˈʃæɡi ˈʃæɡi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زبر، درهم، کرک‌شده، مو دراز، پر‌مو، پشمالو
- a shaggy dog
- سگ پشمالو
- shaggy eyebrows
- ابروهای پاچه‌بزی (پرپشت)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shaggy

  1. adjective hairy, unkempt
    Synonyms: furry, hirsute, long-haired, ragged, rough, ruffled, rugged, uncombed, unshorn
    Antonyms: kempt, shaven, smooth

ارجاع به لغت shaggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shaggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shaggy

لغات نزدیک shaggy

پیشنهاد بهبود معانی