امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shake-up

ˈʃeɪkʌp ˈʃeɪkʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun C2
تکان دادن (رجوع شود به: shake)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
تجدید سازمان، نو سامانی، نو سازمانی، تغییر سیاست
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shake-up

  1. verb Change the arrangement or position of
    Synonyms:
    disturb unsettle agitate stimulate vex shake overturn commove excite stir-up raise-up stir
  1. verb Organize anew
    Synonyms:
    reorganize reorganise
  1. verb Upset, unsettle
    Synonyms:
    jar succuss bump around
    Antonyms:
    calm soothe placate
  1. verb Make fuller by shaking
    Synonyms:
    fluff-up plump-up
  1. noun The imposition of a new organization; organizing differently (often involving extensive and drastic changes)
    Synonyms:
    reorganization reorganisation shakeup

ارجاع به لغت shake-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shake-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shake-up

لغات نزدیک shake-up

پیشنهاد بهبود معانی