امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sharpness

    ˈʃɑːrpnəs ˈʃɑːpnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    تیزی، هشیاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sharpness

    1. noun A cutting quality
      Synonyms:
      bite edge incisiveness pungency distinctness keenness sting stridence raciness
      Antonyms:
      softness
    1. noun Harshness of manner
      Synonyms:
      keenness asperity creakiness reediness screechiness
      Antonyms:
      dullness softness indistinctness
    1. noun A quick and penetrating intelligence
      Synonyms:
      acuteness acuity keenness
    1. noun The attribute of urgency in tone of voice
      Synonyms:
      edge

    لغات هم‌خانواده sharpness

    ارجاع به لغت sharpness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sharpness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sharpness

    لغات نزدیک sharpness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return