امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shepherd

ˈʃepərd ˈʃepəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    shepherds

توضیحات

شکل مؤنث این لغت در معنای اول: shepherdess

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(مذکر) چوپان، شبان، رمه‌بان، رمه‌یار، گله‌بان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Every morning, the shepherd would set out before sunrise.
- هر روز صبح، چوپان قبل‌از طلوع آفتاب به راه می‌افتاد.
- The old shepherd guided his flock to the green pasture.
- شبان پیر گله‌ی خود را به سمت مرتع سبز هدایت کرد.
- A skilled shepherd knows how to protect his sheep from danger.
- یک چوپان ماهر می‌داند که چگونه از گوسفندان خود در برابر خطر محافظت کند.
verb - transitive
(مردم) هدایت کردن، رهبری کردن، تحت هدایت خود قرار دادن، جماعتی را پشت سر خود به راه انداختن
- The guide skillfully shepherded the tourists through the ancient ruins.
- راهنما به‌طرز ماهرانه‌ای گردشگران را در میان خرابه‌های باستانی هدایت می‌کرد.
- The coach shepherded the players through a challenging training regimen.
- مربی از طریق برنامه‌ی تمرینی چالش‌برانگیزی بازیکنان را تحت هدایت خود قرار داد.
verb - transitive
(گله) چرانیدن، چوپانی کردن، شبانی کردن، روانه کردن
- He shepherded the flock across the field with great care.
- او با احتیاط فراوان گله را در سراسر میدان می‌چرانید.
- The farmer shepherded his sheep into the barn before the storm.
- پیش‌از طوفان، کشاورز گوسفندان خود را به سمت انبار روانه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shepherd

  1. noun a person whose job is to take care of sheep and move them from one place to another
    Synonyms:
    herdsman sheepherder escort caretaker guide leader pilot protector conductor director attendant guard herder lead keeper minister pastor pastoralist usher shepherdess teacher tender watch watcher sheepman
  1. verb to show the way to; to make a group of people move to where you want them to go, especially in a kind, helpful, and careful way
    Synonyms:
    show conduct direct escort guide lead pilot route steer usher
  1. verb to herd or tend as a shepherd
    Synonyms:
    guide

ارجاع به لغت shepherd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shepherd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shepherd

لغات نزدیک shepherd

پیشنهاد بهبود معانی