امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shopworn

ˈʃɑːpwɔːrn ˈʃɒpwɔːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کهنه و رنگ‌رفته در اثر ماندن در مغازه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shopworn

  1. adjective Without freshness or appeal because of overuse
    Synonyms:
    banal commonplace trite hackneyed overused stale threadbare timeworn tired well-worn bromidic clichéd corny faded musty overworked platitudinal frayed platitudinous shopsoiled stereotyped stereotypic stereotypical old-hat warmed-over stock worn-out tarnished

ارجاع به لغت shopworn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shopworn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shopworn

لغات نزدیک shopworn

پیشنهاد بهبود معانی