امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shower

ʃaʊr ˈʃɑʊər ˈʃaʊə ʃaʊə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    showered
  • شکل سوم:

    showered
  • سوم‌شخص مفرد:

    showers
  • وجه وصفی حال:

    showering
  • شکل جمع:

    showers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
آب‌و‌هوا رگبار، بارش، باران، سیل link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- snow shower
- برف شدید، بوران
- rain shower
- باران تند
- Showers are more common in spring.
- رگبار در بهار بیشتر است.
- a shower of compliments
- سیلی از تعریف
noun countable
دوش
- Julie takes two showers each day.
- جولی در روز دو بار دوش می‌گیرد.
- a cold shower
- یک دوش سرد
verb - transitive verb - intransitive
باریدن
- It showered for two full hours.
- دو ساعت تمام رگبار باران ادامه داشت.
verb - transitive verb - intransitive
دوش گرفتن
- David showers and shaves every morning.
- داوود هر روز دوش می‌گیرد و ریش می‌تراشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shower

  1. noun precipitation
    Synonyms:
    cloudburst deluge downpour drizzle flood hail rain rainstorm sleet storm thunderstorm
  1. verb rain
    Synonyms:
    come down in buckets downpour drench drizzle fall hail mist patter pour sleet spray sprinkle storm
  1. verb lavish
    Synonyms:
    be generous deluge give pamper

ارجاع به لغت shower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shower

لغات نزدیک shower

پیشنهاد بهبود معانی