با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shrug

ʃrʌɡ ʃrʌɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    shrugged
  • شکل سوم:

    shrugged
  • سوم شخص مفرد:

    shrugs
  • وجه وصفی حال:

    shrugging
  • شکل جمع:

    shrugs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive C2
شانه را بالا انداختن، منقبض کردن
- I told him not to smoke, but he shrugged and lighted another cigarette.
- به او گفتم که سیگار نکشد؛ ولی او شانه بالا انداخت و یک سیگار دیگر روشن کرد.
- She shrugged off all criticism and continued doing what she believed in.
- او به انتقادات اعتنایی نکرد و مثل سابق طبق اعتقاد خود عمل کرد.
noun countable
بالا انداختن شانه
- The shrug of her shoulder showed her contempt.
- شانه بالا انداختنش حاکی از بی‌اعتنایی‌اش بود.
- He gave a shrug and went on smoking.
- شانه‌ای بالا انداخت و به سیگار کشیدن ادامه داد.
پیشنهاد بهبود معانی

Phrasal verbs

  • shrug off

    با بی‌اعتنایی تلقی کردن، ناچیز شمردن، خم به ابرو نیاوردن

ارجاع به لغت shrug

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrug» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shrug

لغات نزدیک shrug

پیشنهاد بهبود معانی