با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shush

ʃʊʃ ʃʊʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb interjection
هش، ساکت، هیس، ساکت کردن، هیس گفتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shush

  1. verb To cause to become silent
    Synonyms: hush, quiet, quieten, shut up, silence, still

ارجاع به لغت shush

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shush

لغات نزدیک shush

پیشنهاد بهبود معانی