با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Shut Off

American: ˈʃətˈɒf British: ʃʌtɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
منزوی کردن، جدا کردن
phrasal verb
(لوله یا شیر یا مجرا) مسدود کردن، بستن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shut off

  1. verb exclude; screen
    Synonyms: bar, beleaguer, blockade, block out, close, conceal, cover, debar, discontinue, evict, fence off, hide, keep out, lock out, mask, obstruct, ostracize, refuse, seclude, shroud, veil
    Antonyms: include, welcome

ارجاع به لغت shut off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shut off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shut off

لغات نزدیک shut off

پیشنهاد بهبود معانی