با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sidesplitting

ˈsaɪdˌsplɪtɪŋ ˈsaɪdˌsplɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
روده‌بر از خنده، موجب تشنج پهلوها (در اثر خنده و غیره)
- sidesplitting laughter
- خنده‌ی روده‌بر‌کننده
- a sidesplitting show
- نمایش که آدم را از خنده روده‌بر می‌کند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sidesplitting

  1. adjective extremely funny
    Synonyms: amusing, entertaining, farcical, good-humored, hilarious, hysterical, joking, knee-slapper, silly, slapstick, uproarious, witty

ارجاع به لغت sidesplitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sidesplitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sidesplitting

لغات نزدیک sidesplitting

پیشنهاد بهبود معانی