با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sightly

saɪtli saɪtli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مریی، مقبول، مطبوع نظر، مورد نظر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sightly

  1. adjective Having qualities that delight the eye
    Synonyms: beautiful, comely, bonny, fair, attractive, beauteous, good-looking, gorgeous, handsome, lovely, pretty, pulchritudinous, ravishing, bonnie, stunning

ارجاع به لغت sightly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sightly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sightly

لغات نزدیک sightly

پیشنهاد بهبود معانی