امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sign Language

ˈsaɪnˈlæŋɡwədʒ saɪnˈlæŋɡwɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین در معنای اول می‌توان از sign به‌جای sign language استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
زبان‌شناسی زبان اشاره، زبان نشانه (استفاده از الگوهای دیداری معنادار به‌جای الگوهای صوتی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- She learned sign language to communicate with her deaf friend.
- او زبان اشاره را یاد گرفت تا با دوست ناشنوای خود ارتباط برقرار کند.
- His fluency in sign language impressed everyone at the event.
- تسلط او به زبان اشاره همه را در این مراسم تحت‌تأثیر قرار داد.
noun countable uncountable
زبان ایماواشاره (برای انتقال معنا به غیرهم‌زبان)
- Sign language is an essential skill for many.
- زبان ایماواشاره برای خیلی‌ها مهارتی ضروری است.
- She communicates fluently in sign language.
- او به زبان ایماواشاره‌ی روانی صحبت می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sign language

  1. noun nonverbal communication
    Synonyms:
    American Sign Language ASL chironomy dactylology deaf-and-dumb alphabet finger alphabet fingerspelling gesture language manual alphabet signing signing alphabet

ارجاع به لغت sign language

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sign language» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sign-language

لغات نزدیک sign language

پیشنهاد بهبود معانی