با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Signaler

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این واژه به‌ دو صورتِ signalman و signaler نیز نوشته می‌شود.

signaller املای انگلیسی بریتانیایی این واژه است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(قطار) اپراتور سیگنال، علامت‌دهنده
- rail signaller
- علامت‌دهنده‌ی ریلی
- British Rail had to post a signalman at the entrance to the tunnel.
- بریتیش ریل مجبور شد به ورودی تونل علامت‌دهنده بفرستد.
noun countable
(ارتش زمینی و دریایی) بی‌سیم‌چی
- a US Navy signaler
- بی‌سیم‌چی نیروی دریایی آمریکا
- The signalman on the ship wigwagged the good news to the other ship.
- بی‌سیم‌چی کشتی خبر خوش را به کشتی دیگر داد.
- Modern signallers are responsible for the battlefield voice and data communication and information technology infrastructure.
- بی‌سیم‌چی‌های مدرن مسئولیت زیرساخت‌های ارتباطات صوتی و داده‌ای میدان جنگ و فناوری اطلاعات را بر عهده دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده signaler

ارجاع به لغت signaler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «signaler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/signaler

لغات نزدیک signaler

پیشنهاد بهبود معانی