با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Silt

sɪlt sɪlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گل‌ولای، سیلت، گل، لای، گل‌ماسه (همراه جریان آب)
- The farmer used the silt from the river to enrich the soil in his garden.
- کشاورز از گل‌ولای رودخانه برای غنی کردن خاک باغ خود استفاده کرد.
- The silt in the river made the water appear murky and brown.
- گل‌ولای موجود در رودخانه باعث شد آب کدر و قهوه‌ای به نظر برسد.
- They dredged the silt from the bottom of the canal.
- گل‌ولای ته آبراه را لای‌روبی کردند.
verb - intransitive
با گل‌ولای مسدود شدن، گل‌ولای گرفتن (معمولاً با حرف اضافه‌ی up می‌آید)
- The harbor has silted up.
- گل‌ولای بندرگاه را گرفته است.
- Without regular maintenance, the irrigation channels quickly silt up, reducing their effectiveness.
- بدون تعمیر و نگهداری منظم، کانال‌های آبیاری به‌سرعت با گل‌ولای مسدود می‌شوند و اثربخشی آن‌ها کاهش می‌یابد.
verb - transitive
با گل‌ولای مسدود کردن، بستن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد silt

  1. verb Become chocked with silt
    Synonyms: silt-up
  2. noun
    Synonyms: sediment, sand, deposit, varbe

ارجاع به لغت silt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/silt

لغات نزدیک silt

پیشنهاد بهبود معانی