امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Simon

    ˈsaɪmən ˈsaɪmən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    شمعون

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Simon Peter
    - شمعون پطرس
    - Simon the Zealot
    - شمعون غیور
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد simon

    1. noun United States playwright noted for light comedies (born in 1927)
      Synonyms:
      paul simon neil simon Marvin Neil Simon
    1. noun One of the twelve Apostles, called Peter or Simon Peter
      Synonyms:
      St. Simon simon zelotes Simon the Zealot Simon the Canaanite
    1. noun United States economist and psychologist who pioneered in the development of cognitive science (1916-2001)
      Synonyms:
      Herb Simon Herbert A. Simon herbert alexander simon

    ارجاع به لغت simon

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «simon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/simon

    لغات نزدیک simon

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return