با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Simper

ˈsɪmpər ˈsɪmpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive verb - intransitive
بیجا خندیدن، سفیهانه خندیدن، خنده زورکی کردن، پوزخند زدن، سوسو زدن (نور)
- a simpering fool
- ابلهی که همیشه نیشش باز است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد simper

  1. verb To smile in an affected, knowing way
    Synonyms: smirk, giggle, grin, snicker
  2. noun An affected, knowing smile
    Synonyms: smirk

ارجاع به لغت simper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/simper

لغات نزدیک simper

پیشنهاد بهبود معانی