با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Simplification

ˌsɪmpləfɪˈkeɪʃn̩ ˌsɪmplɪfɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    simplifications

معنی

noun C2
ساده‌سازی، سادگی، آسان‌سازی، آسانی، تسهیل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد simplification

  1. noun The act of reducing complexity
    Synonyms: reduction

لغات هم‌خانواده simplification

ارجاع به لغت simplification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simplification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/simplification

لغات نزدیک simplification

پیشنهاد بهبود معانی