با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Singlet

ˈsɪŋɡlɪt ˈsɪŋɡlɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی بریتانیایی پوشاک زیرپیراهنی، زیرپوش، رکابی
- The wrestlers lined up wearing their team singlets.
- کشتی‌گیران با پوشیدن رکابی‌های تیمی خود آماده شدند.
- She wore a singlet and shorts to stay cool during her run.
- او یک رکابی و شورت می‌پوشید تا هنگام دویدنش خنک بماند.
noun
فیزیک حالت برانگیخته (در اتم یا مولکول)
- The singlet molecule is highly unstable.
- حالت برانگیخته‌ی مولکول بسیار ناپایدار است.
- The singlet's electronic configuration determines its chemical reactivity.
- حالت برانگیخته‌ی وضعیت الکترونیکی، واکنش‌پذیری شیمیایی آن را تعیین می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد singlet

  1. noun A collarless men's undergarment for the upper part of the body
    Synonyms: vest, undershirt

ارجاع به لغت singlet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «singlet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/singlet

لغات نزدیک singlet

پیشنهاد بهبود معانی