امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sinister

ˈsɪnəstər ˈsɪnɪstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more sinister
  • صفت عالی:

    most sinister

توضیحات

همچنین می‌توان از sinistrous به‌ جای sinister استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گمراه‌کننده، پلید، نحس، شوم، شیطانی، شرارت‌بار، کج، نادرست، خطا، فاسد، بدیمن، بدشگون، نامیمون، اهریمنی، فریب‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a sinister fate
- سرنوشت نحس
- a sinister plot
- توطئه‌ای اهریمنی
adjective
(در سمت) چپ
- The sinister design of the building gave it an eerie presence.
- طراحی سمت چپ ساختمان جلوه‌ای وهم‌انگیز به آن بخشیده است.
- The sinister alleyway seemed to beckon her with an eerie silence.
- به نظر می‌رسید کوچه‌ سمت چپ با سکوتی مرموز به او اشاره می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sinister

  1. adjective nasty, menacing
    Synonyms:
    adverse apocalyptic bad baleful baneful blackhearted corrupt deleterious dire disastrous dishonest disquieting doomful evil foreboding harmful hurtful ill-boding inauspicious injurious lowering malefic malevolent malign malignant mischievous obnoxious ominous pernicious perverse poisonous portentous threatening unfavorable unfortunate unlucky unpropitious woeful
    Antonyms:
    benevolent kind nice

ارجاع به لغت sinister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sinister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sinister

لغات نزدیک sinister

پیشنهاد بهبود معانی