با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sir

sər
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sirs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B1
آقا، شخص محترم، لرد، شخص والامقام
- Would you like some tea, sir?
- آقا، چای میل دارند؟
- yes sir!
- بله قربان!
- Sign here, Sir.
- اینجا را امضا بفرمایید آقا.
- Dear Sir, you are hereby informed that...
- محترما بدین‌وسیله به اطلاع می‌رساند که...
- Sir Laurence Olivier
- سرلارنس اولیویر
- I never gamble, no sir!
- من هرگز قمار نمی‌کنم، ابداً!
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sir

  1. noun A formal title
    Synonyms: lord, knight, master, baron, address, king, priest, governor, mister, monsieur, title
  2. noun A form of address; not always capital
    Synonyms: sire, your-honor, Your Excellency, your-majesty, Your Reverence, your-grace, my-lord, my dear sir, mister, bud, chief, big-boy, you

Idioms

  • no sir!

    (امریکا - عامیانه) هرگز!، هیچ‌وقت!، ابدا

ارجاع به لغت sir

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sir» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sir

لغات نزدیک sir

پیشنهاد بهبود معانی