با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sirloin

ˌsɜrːlɔɪn ˈsɜːlɔɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
(گاو) راسته، گوشت راسته
- I prefer sirloin over other cuts of beef.
- گوشت راسته را به دیگر شقه‌های گوشت گاو ترجیح می‌دهم.
- I ordered the sirloin burger at the restaurant.
- در رستوران برگر راسته سفارش دادم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sirloin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sirloin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sirloin

لغات نزدیک sirloin

پیشنهاد بهبود معانی