با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sit On The Fence

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom
دست‌دست کردن، تعلل کردن
- Don't sit on the fence any longer; it's time to take a stand on this issue.
- بیشتر از این دست‌دست نکن؛ وقت این است که در مورد این مسئله موضع‌گیری کنیم.
- I wish he'd stop sitting on the fence and finally voice his true feelings.
- ای کاش او از تعلل کردن دست بردارد و بالاخره احساسات واقعی خود را بیان کند.
idiom
بی‌طرف ماندن، سکوت اختیار کردن و نظر ندادن
- Instead of choosing a side, she decided to sit on the fence during the debate.
- به‌جای انتخاب یک جناح، تصمیم گرفت که در حین مناظره سکوت اختیار کند و نظر ندهد.
- Don't sit on the fence; your opinion matters and should be heard.
- سکوت نکن؛ نظر تو ارزش دارد و باید شنیده شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sit on the fence

  1. idiom to delay making a decision
  2. idiom to avoid saying which side of an argument you support or what your opinion is about a particular subject

ارجاع به لغت sit on the fence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit on the fence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sit-on-the-fence

لغات نزدیک sit on the fence

پیشنهاد بهبود معانی