امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sixty

    ˈsɪksti ˈsɪksti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      sixties

    معنی

    noun A2
    شماره شصت، شصت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sixty

    1. noun The cardinal number that is the product of ten and six
      Synonyms:
      60 lx
    1. adjective Being ten more than fifty
      Synonyms:
      60 lx threescore

    Collocations

    • the sixties

      سالهای شصت (به ویژه از 1960 تا 1969)

    ارجاع به لغت sixty

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sixty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sixty

    لغات نزدیک sixty

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return