با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Skiing

ˈskiːɪŋ ˈskiːɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    skied
  • شکل سوم:

    skied
  • سوم شخص مفرد:

    skis

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A2
ورزش اسکی، اسکی‌بازی
- Skiing is a popular winter sport.
- اسکی یک ورزش زمستانی محبوب است.
- My family goes skiing every year.
- خانواده‌ی من هر سال به اسکی می‌روند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت skiing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skiing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skiing

لغات نزدیک skiing

پیشنهاد بهبود معانی