گذشتهی ساده:
skulledشکل سوم:
skulledسومشخص مفرد:
skullsوجه وصفی حال:
skullingشکل جمع:
skullsلیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) احمق، بیشعور، بیمغز، بیکله
پخمه بودن، کودن بودن، کلهخر بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «skull» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skull