امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Slaty

    ˈsleɪti ˈsleɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    ( slatey =)شبیه سنگ لوح، باریکه‌باریکه، تکه‌تکه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد slaty

    1. adjective Of the color of slate or granite
      Synonyms:
      slate-grey slate-gray slaty-grey slaty-gray slatey stone-grey stone-gray

    ارجاع به لغت slaty

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «slaty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slaty

    لغات نزدیک slaty

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return