امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sleigh

sleɪ sleɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sleighed
  • شکل سوم:

    sleighed
  • سوم‌شخص مفرد:

    sleighs
  • وجه وصفی حال:

    sleighing
  • شکل جمع:

    sleighs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سورتمه (نوعی وسیله‌ی نقلیه‌‌ی بدون چرخ در مناطق سردسیر که به‌وسیله‌‌ی حیواناتی مانند سگ، اسب یا گوزن شمالی بر روی برف کشیده می‌شود.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Santa's sleigh glided smoothly across the snow.
- سورتمه‌ی بابانوئل به‌آرامی روی برف حرکت می‌کرد.
- We decorated the old wooden sleigh with bright ribbons.
- سورتمه‌ی چوبی قدیمی را با روبان‌های روشن تزئین کردیم.
- Santa's sleigh is filled with gifts for all the good boys and girls.
- سورتمه‌ی بابانوئل پر از هدیه‌هایی برای همه‌ی پسران و دختران خوب است.
verb - intransitive
سورتمه راندن، کشیدن سورتمه، سورتمه‌سواری کردن
- We love to sleigh on winter weekends.
- ما عاشق سورتمه راندن در آخر‌هفته‌های زمستانی هستیم.
- The family can’t wait to sleigh on Christmas Eve.
- اعضای خانواده بی‌صبرانه منتظر سورتمه‌سواری کردن در شب کریسمس هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sleigh

  1. noun a large sled pulled by animals, esp. horses
    Synonyms:
    bobsled dogsled horse sleigh luge sled sledge toboggan
  1. noun to drive or travel in a sleigh

ارجاع به لغت sleigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sleigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sleigh

لغات نزدیک sleigh

پیشنهاد بهبود معانی