با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Smokiness

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
دودگرفتگی، پُردود بودن، پُردودی، (به‌دلیلِ دود) سیاهی
- He hates the smokiness of pubs and bars.
- از پُردود بودن میخانه‌‌ها و بارها متنفر است.
- the smokiness of the room.
- دودگرفتگی اتاق
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده smokiness

ارجاع به لغت smokiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smokiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smokiness

لغات نزدیک smokiness

پیشنهاد بهبود معانی