با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Smoothly

ˈsmuːðli ˈsmuːðli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more smoothly
  • صفت عالی:

    most smoothly

معنی

adverb B2
به آرامی، به نرمی، به طور هموار، به طور صاف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smoothly

  1. adjective Without difficulty
    Synonyms: flatly, sleekly, placidly
  2. adverb With no problems or difficulties
    Synonyms: swimmingly

لغات هم‌خانواده smoothly

ارجاع به لغت smoothly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smoothly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smoothly

لغات نزدیک smoothly

پیشنهاد بهبود معانی